دخترکی بی پرده در حجله خون میبارید
مردش بلند شد ...
مردانه بیرون رفت ...
به انان که پشت در ایستاده بودند،
گفت : زن من یک زن ست .... زنی به تمام معنا ...
و پاگوش ها هل هله سر دادند ....
مردش بلند شد ...
مردانه بیرون رفت ...
به انان که پشت در ایستاده بودند،
گفت : زن من یک زن ست .... زنی به تمام معنا ...
و پاگوش ها هل هله سر دادند ....
17 comments:
آفرین به مردیش که این رسم مسخره را زیر پا گذاشت
آفرین به مردیش که این رسم مسخره را زیر پا گذاشت
آخخخی
بیچاره شوئر من. مردانگیش رف زیر سوال
:D
مردانگی فقط به سبیل پرپشت و گردن کلفت نیست ..
دخترکان..
بعید میدونم این کامنته کار تو باشه. آخرین کامنتی که گذاشتن تو وبلاگ من. با آدرس تو. تاییدش کردم که ببینی. اما اگه کار توئه بدان و آگاه باش که نظرت نیومده و منم رایتو ندزدیدم
:)
عروس خون هم که بالا بیاورد آن مرد خیلی مرد است!
مريمي من 2تا كامنت برات گذاشتم حتما بخون منتظرتم
چرا نمیری پس؟ get out of this land soon.........
anonymous کی هستی؟
تا 11 شهریور هستم
هر وقت خواستیم جمع شیم حتما همه رو خبر می کنیم، به خصوص تو که تا شهریور بیشتر نیستی;)
oh my god.........
being anonymous is more better ..
anonymous متنفرم
عاشق اينم بدونم و لمس کنم با کی حرف میزنم
چه مردانگی بامزه ای ...
یادم باشد به دخترکان همسایه بگم با یک مرد ازدواج کنند ...
ولی یه اعتراف کنم ! نتونستم درک کنم ... فهمیدم ها ... اینم مشکل ماست دیگه
:)
مردی که جهان را فروخت
از نوشته هات خوشم اومد. از وبلاگ مريمي اومدم. يه بار ديگه برمي گردم و سر فرصت يه عالمه از پست هات رو مي خونم.
به نظر متفاوت ميايي. حالا بايد بيشتر بخونمت.
خبرت می کنم هروقت بشه، فعلا که بلاگفا ریخته بهم،اعصاب نذاشته واسه ما:دی
Post a Comment