Wednesday, February 10, 2010

خداحافظ

خواستمش به خدا بسپارمش
اطمینانی نبود به خدا
پس همچو قاصدک به باد سپردمش
باد نیز دوباره به روی شانه ام نشاندش


پ ن: دیو چو بیرون رفت فرشته امد و همه را درید

پ ن: ساعت 9 شب داشتم میرفتم سمت خونه(21 بهمن) صدای الله اکبر داشت له میکرد مغزم رو یاد فیلم شیندر لیست افتادم اونجایی که یهودیها با بازوبند ستاره داوود داشتن از شهر خارج میشدن و مسیحیا بهشون فحش میدادن

9 comments:

میم.دال said...

می‌بینی؟
به فرشته‌ها هم اعتمادی نیست این روزا

خــآتون خــآموش said...

نگران است قاصدک

فرزندانش را

باد خواهد برد

(بهروز)

خــآتون خـــآموش said...

there was an angle who called evil!!!

خـــآتون خـــآموش said...

از پرپرشدنم

دلخوشند آدمها

گفت قاصدکی!

خــآتون خـــآموش said...

رفیق مسنجر ما که فیلتره با وای سوپرا هم به سختی میشه آن شد...وضعیت هستی رو هم که خودت میدونی ..هنوز اونقدر روبراه نیست

ف ر ز said...

احسنت به باد!ا

مهتا said...

خدا کند این بار فرشته مهربانی قسمت ما بشه

میشا و بیگاه said...

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی ، اما، اما
گردِ بام و درِ من
بی ثمر می گردی

انتظار خبری نیست مرا
نه زیاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند

قاصدک
در دلِ من همه کورند و کرند

دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی، تو دروغ
که فریبی، تو فریب

قاصدک! هان، ولی… آخر… ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با تو ام، آی! کجا رفتی؟ آی
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی جایی؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم-
خردک شرری هست هنوز؟

قاصدک
ابر های همه عالم شب و روز
در دلم می گریند

mina said...

چی بگم حس می کنم خیلی دوس داری یه قتل تاریخی انجام بدی . چی تو سرته هاااااان