Saturday, May 29, 2010

دریغ

پارسال خرداد: چه مملکتی با این دلهای یک رنگ بسازیم سبز سبز تازه
امسال خرداد: پاهام رو باید به زور از تو این لجن زار بکشم بیرون بوی تعفنش داره خفم میکنه

پارسال خرداد: اشگ شوق
امسال خرداد: خشم و نفرت

پارسال خرداد: شور و حال
امسال خرداد: بیخیال


پ ن: دوباره خرداد شد و بزرگ جاکشان تاریخ سگهای ولگردشون رو به بهانه ای غیرو به نام ارشاد جهت کشیدن تخم از هر جنبنده( تخم نماد ذکور نمیباشد) به سطح شهر روانه کردند
پ ن: نامه اومده که تشریف بیارید پلیس محترم اگاهی شاهپور( وحدت اسلامی)
فک کنم میخوان بابت 22 خرداد ازم تعهدی چیزی بگیرن. حالا اگه گذاشتن بی سر و صدا ما گورمون رو از این مملکت کم کنیم، بابا دقیقا 3ماه و 1 روز دیگه مهمونتونم تا اونجامو خون نیارن بیخیال نمیشن

6 comments:

گلناز said...

پارسال خرداد: فریاد ها شور می انداخت در
دلها
امسال خرداد: یاسین به گوشِ خر می خوانند انگار

حالم از ای موجِ ناامیدی و بی حوصلگی به هم می خوره که همه رو گرفته و ول نمی کنه... من آماده ی شلیکم!

میم.دال said...

همه به سمت هیچ می تازیم و هیچ

خــآتون خــآموش said...

..لق همشون...

rasool moien said...

یادش به خیر چه قدر همه مهربان بودند پارسال ...
خدا رحم کند چه قدر همه عصبی و غمگین و افسرده اند امسال ...

دو بار خواستند از منو بکشند در رفتم ... وای اگه گیرم بیاره اون زنیکه پتیاره و اون مرده شکمو و هوس باز

خــآتون خــآموش said...

تنها نبودم رفیق ....

جریان این پلیس اگاهی چیه ؟؟

Miss Ferii said...

هین مگو خرداد... که آن خردادها گذشت... داغ دلم تازه شد

این قدر توی این یه سال از این کاغذ پاره ها امضا کردیم که دیگه احضار و تهدیدشون به هیچ جامون نیست