بوسه یک مرد به صورت یک مرد
با چشمانی که پر از اندوه است
یک دنیا مرثیه دارد از دلی سرد و سری داغ
چشمها را به خاطر میسپاریم تا مبادا فراموش کنیم
روزگاری سبز بودیم و گرم
با چشمانی که پر از اندوه است
یک دنیا مرثیه دارد از دلی سرد و سری داغ
چشمها را به خاطر میسپاریم تا مبادا فراموش کنیم
روزگاری سبز بودیم و گرم
12 comments:
همه یخ زده اند.دل ها را باران های آتش لازم است!!!
mage marda ham ghose mikhoran???????
کاش باز هم مثل آن روزگارن بشیم..
حالا همه خزان زده ایم.. بد تر حتی .. خشکیدیم..
سلام
میام و میرم و می خونمت، چون نمی تونم با این پنجره ی گشودنی پیام بذارم
الانم شانسی شد
تسلیت بابت "بمبگذاران"، عجب ننگی
آرام باید بود
بی هیچ مسکنی گویا
من درد را می فهمم
من فقط درد را می فهمم
آرام باید بود
بی هیچ مسکنی گویا
من درد را می فهمم
من فقط درد را می فهمم
چرا اینجوری شدیم همه ...چرا داریم تبدیل میشیم به ساکنان ابدی غارهای تنهایی؟
پس بهار کو؟
حالا خوبه که حداقل چشمها رو به خاطر میسپاریم
امید و امید و امید ...
دستهامان خالی است و کاسه هامان پر ز امید ...
امید که سبزی و گرمی باز گردد ...
اما صبر کن ...
کاسه انگار ترک دارد ته اش ...
!!!
چی بگم والله.. کاری که ازدستم بر نمیاد... فقط براتون آرزوی صبر میکنم جناب زودیاک
امیدوارم دیگه بوسه هاتون به صورت دوستانتون از شادی دیدار مجدد باشه داداشم..
شاد زی همیشه..
mirase ma be rasti mirase derakhtist bi rishe
mirase derakhte bi rishe to begooo chist ?
Post a Comment